به خاطر هیچ
ازم پرسید به خاطره کی زنده هستی؟ با اینکه دوست داشتم با تمام وجودم داد بزنم "بخاطر تو"، بهش گفتم : "بخاطر هیچکس"
پرسید : پس به خاطره چی زنده هستی؟ با اینکه دلم داد میزد "به خاطر دل تو"، با یه بغض غمگین بهش گفتم: "بخاطر هیچی"
ازش پرسیدم : تو بخاطر چی زنده هستی؟ در حالی که اشک تو چشماش جمع شده بود گفت :
به خاطر کسی که به خاطر هیچ زنده است.
افسوس که شرط عشق و فراموش کرده بودم!...
شرط عشق چه بود؟!