وبلاگ دانشجویان عمران دانشگاه گلستان

مهندسی عمران از جمله رشته‌هایی است که بیانگر کاربرد علم در ایجاد سازندگی و عمران است. یعنی هرچیزی که به آبادی کشور باز می‌گردد

وبلاگ دانشجویان عمران دانشگاه گلستان

مهندسی عمران از جمله رشته‌هایی است که بیانگر کاربرد علم در ایجاد سازندگی و عمران است. یعنی هرچیزی که به آبادی کشور باز می‌گردد

آغاز جداسازی جنسیتی در دانشگاها

با انتشار دفترچه انتخاب رشته کنکور سال 90 شاهد تغییرات گسترده ای در نوع پذیرش دانشجو در 20 دانشگاه کشور بودیم به طوری در 40 رشته ی این دانشگاه ها به پذیرش تک جنسیتی دانشجو  پرداختند که  به نوعی آغازی است برای جداسازی جنسیتی در دانشگاه ها بر خلاف آنچه که نامه محمود احمدی نژاد به وزیر علوم در راستای توقف این طرح که غیر کارشناسی خوانده شده بود دانست . حال آنکه این اتفاق در سال 90 به وقوع پیوست بیانگر 2 نکته می باشد اول اینکه  نامه محمود احمدی نزاد  تنها یک امر تبلیغاتی در رسانه ها بوده و هیچ جنبه ی اجرایی به خود نگرفته است و دوم آنکه این جداسازی تنها به کاهش سطح علمی دانشگاه ها و ایجاد یک نوع نا امنی و به طور واضح نشان دهنده ی  تبعیض جنسیتی می باشد به طوری که تحصیل در رشته معدن برای خانم ها در این 20 دانشگاه ممنوع شده و یا سهمیه پذیرش آن ها به شدت کاهش یافته به عنوان مثال در دانشگاه علم و صنعت در رشته ی مهندسی  برق از تعداد 100 نفر تنها 10 زن و 90 مرد پذیرش می شود که با اعتراض بسیاری از انجمن های علمی از جمله دانشگاه های فنی تهران امیر کبیر زنجان قزوین تبریز کرمان و انجمن علمی عمران دانشکده فنی مهندسی علی آباد مواجه شده حتی در این دانشکده علی آباد  تنها 55 دانشجو می پذیرد که  25 زن در مقطق کاردانی کامپیوتر 15 مرد در مقطع  کارشناسی عمران و 15 مرد در مقطع  کارشناسی شیمی می پذیرد که در بین این دانشگاه ها تنها دانشگا هی است که  در تمامی رشته های خود به پذیرش جنسیتی اقدام کرده  و دانشجویان این دانشکده اعتراض شدید  خود را نسبت به این امر اعلام می نمایند و بیان می کنند که تنها  باعث کاهش اعتبار و سطح علمی این دانشکده می شود.می توان گفت که  این امر تنها سیاسی بوده ویک تصمیم غلطاشتباه و بی هدف می باشد که جز عقب ماندگی و ضعف علمی چیزی به ارمغان نمی آورد .

ماجرای آزمون استخدام بسیار زیبا...

یک شرکت بزرگ قصد استخدام تنها یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار کرد که


تنها یک پرسش داشت.پرسش این بود:شما در یک شب طوفانی سرد در حال رانندگی از


خیابانی هستید.از جلوی یک ایستگاه اتوبوس در حال عبور کردن هستید.سه نفر داخل


ایستگاه منتظر اتوبوس هستند:یک پیرزن که در حال مرگ است یک پزشک که قبلا جان


شما را نجات داده است یک خانوم/آقا که در رویاهایتان خیال ازدواج با اورا دارید.


شما تنها می توانید یکی از این سه نفر را برای سوار نمودن برگزینید.کدامیک را انتخاب


خواهید کرد دلیل خود را به طور کامل شرح دهید.


اگر شما در چنین موقعیتی قرار بگیرید چه تصمیمی خواهید گرفت؟؟...


قاعدتا این آزمون نمی تواند نوعی تست شخصیت باشد زیرا هر پاسخی دلیل خاص


خودش را دارد.پیرزن در حال مرگ است شما باید ابتدا اورا نجات دهید.هرچنداو خیلی پیر


است وبه هر حال خواهد مرد.شما باید پزشک را سوار کنید زیرا قبلا او جان شما را نجات


داده و این فرصتی است که می توانید جبران کنید.اما شاید بتوانید بعدا جبران کنید.شما


باید شخص مورد علاقه تان را سوار کنید زیرا اگر این فرصت را از دست دهید ممکن


است هرگز قادر نباشید مثل اورا پیدا کنید.


از ۲۰۰ نفری که در این آزمون شرکت کردند تنها شخصی که استخدام شد دلیلی برای


پاسخ خود ارائه نداد.او نوشته بود:....

ادامه مطلب ...

چرا؟

سلام . خوبین؟ دفترچه انتخاب رشته ۹۰ رو ورق زدین؟ 

 

مهندسی عمران/  ۱۵ نفر  /  ۱۵ مرد   ۰ زن   / علی آباد 

مهندسی عمران/  ۱۵ نفر   /  ۱۰مرد   ۵ زن   / گرگان 

مهندسی شیمی/  ۱۵ نفر  /  ۱۵ مرد   ۰ زن   / علی آباد 

کاردانی علمی- کاربردی نرم افزار کامپیوتر/  ۲۵ نفر  /  ۰ مرد   ۲۵ زن   / علی آباد 

 

حتما نظراتتون رو بگید.

می خوای دکتری بدی ...........

این هم از آخرین خبر در مورد آزمون دکتری که باید در امتحان دروس پایه هم امتحان داد مثل  

 

فیزیک ۱ و ۲  ریاضی ۱ و۲  معادلات دیفرانسیل و ................... با این که با مخالفت شدید  

 

همه ی دانشگاها روبه رو شد اما وزارت علوم مجبورشون کرد که قبول کنن .................... 

 

زیادم بد نیست اما فکر این که یه استاد ۴۰ ۵۰ ساله که این درس هارو ۲۰ سال پیش پاس  

 

کرده سخت نیست خداییش من الان یادم نمیاد که ترم اول چی خوندم یا پاس کردم چه  

 

برسه به ۲۰ سال پیش ...................... 

 

 

دعای سی روز ماه مبارک رمضان

دعاى روز اول بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمَ اجْعلْ صِیامی فیه صِیام الصّائِمینَ وقیامی فیهِ قیامَ القائِمینَ ونَبّهْنی فیهِ عن نَومَةِ الغافِلینَ وهَبْ لی جُرمی فیهِ یا الهَ العالَمینَ واعْفُ عنّی یا عافیاً عنِ المجْرمینَ .

خدایا قرار بده روزه مرا در آن روزه داران واقعى و قیام و عبادتم در آن قیام شب زنده داران و بیدارم نما در آن از خواب بى خبران و ببخش به من جنایتم را در این روز اى معبود جهانیان و در گذر از من اى بخشنده جنایات کاران . 

 

دعاى روز دوم بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الى مَرْضاتِک وجَنّبْنی فیهِ من سَخَطِک ونَقماتِک ووفّقْنی فیهِ لقراءةِ آیاتِک برحْمَتِک یا أرْحَمَ الرّاحِمین .

خدایا نزدیک کن مرا در این ماه به سوى خوشنودیت و برکنارم دار در آن از خشم و انتقامت و توفیق ده مرا در آن براى خواندن آیات قرآن به رحمت خودت اى مهربان ترین مهربانان .

دعاى روز سوم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِک یا أجْوَدَ الأجْوَدین .

خدایا روزى کن مرا در آنروز هوش و خودآگاهى را و دور بدار در آن روز از نادانى و گمراهى و قرار بده مرا بهره و فایده از هر چیزى که فرود آوردى در آن به بخشش خودت اى بخشنده ترین بخشندگان .

دعاى روز چهارم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِک واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکرِک وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُکرَک بِکرَمِک واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْک وسِتْرِک یا أبْصَرَ النّاظرین .

خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت و بچشان در آن شیرینى یادت را و مهیا کن مرا در آنروز راى انجام سپاس گذاریت به کرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاه داریت و پرده پوشى خودت اى بینا ترین بینایان .

ادامه مطلب ...

ما کجا...اونا کجا...

جام جهانی فوتبال بانوان در آلمان برگزار گردید که ژاپن قهرمان جهان شد و آمریکا به مقام نائب قهرمانی رسید...

بازم به ژاپن که آبروی آسیایی ها رو خرید...




ادامه مطلب ...

رمضان

رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا / مستعد سفر شهر خدا کرد مرا

از گلستان کرم طرفه نسیمی بوزید / که سراپای پر از عطر و صفا کرد مرا

نازم آن دوست که با لطف سلیمانیه خویش / پله از سلسله دیو دعا کرد مرا

فیض روح القدسم کرد رها از ظلمات / همرهی تا به لب آب بقا کرد مرا

من نبودم بجز از جاهل گم کرده رهی / لایق مکتب فخرالنجبا کرد مرا

در شگفتم ز کرامات و خطاپوشی او / من خطا کردم و او مهر و وفا کرد مرا

دست از دامن این پیک مبارک نکشم / که به مهمانی آن دوست ندا کرد مرا

زین دعاهاست که با این همه بی برگی و ضعف / در گلستان ادب نغمه سرا کرد مرا

هر سر مویم گر شکند تا به ابد / کرم بود از این همه فیضی که عطا کرد مرا

                                                                                                            فتح ا... اسلامی نیا

پـَـَـ نــه پـَـَــــ

ساعت 5-4 صبح زنگ زده. گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم. میگه خواب بودی؟؟
- پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم اذان میگفتم صدام گرفته

در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟
- پـَـَـ نــه پـَـَـــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه

با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟
- پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم

تو قبرستون دنبال قبر یکی می گشتیم. یه آدم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟
- پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زودتر از موقع نمرده باشه

زنگِ خونه رو میزنم مامانم میپرسه میخای‌ بیایی تو ؟
- پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خوام ببینم اف ف سالمه یا نه

صبح رفتم کنکور بدم. مراقب میگه تو هم اومدی کنکور بدی؟
- پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم اینجا برم دستشویی

ماشین بنزین تموم کرد وسط جاده، واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بغل گفت آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟
- پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم

رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم یکی گفت : ساکتی!!!
- پـَـَـ نــه پـَـَــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم

رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟
- پـَـَـ نــه پـَـَــــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی...!!!

برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه از کسی شکایت دارین ؟
- پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم

تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟
- پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!

بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا 40 درجه اومدم خونه خواهرم میگه خسته ای؟ اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم.
- پـَـَـ نــه پـَـَــــ نه خسته نیستم تو جلسه کنکور لحاف تشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم

داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت. همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟
- پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم

به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟!
- پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!

داستان های دوران دبستان

گاو ما ما می کرد
گوسفند بع بع می کرد
سگ واق واق می کرد
و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی

شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود. حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند.

موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهای خود گلت می زند.
دیروز که حسنک با کبری چت می کرد . کبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است.کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون او با پتروس چت می کرد. پتروس همیشه پای کامپیوترش نشسته بود و چت می کرد. پتروس دید که سد سوراخ شده اما انگشت او درد می کرد چون زیاد چت کرده بود. او نمی دانست که سد تا چند لحظه ی دیگر می شکند. پتروس در حال چت کردن غرق شد.

برای مراسم دفن او کبری تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما کوه روی ریل ریزش کرده بود . ریزعلی دید که کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت . ریزعلی سردش بود و دلش نمی خواست لباسش را در آورد . ریزعلی چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت. قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد . کبری و مسافران قطار مردند.

اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت. خانه مثل همیشه سوت و کور بود . الان چند سالی است که کوکب خانم همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد او حتی مهمان خوانده هم ندارد. او حوصله ی مهمان ندارد. او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سیر کند.
او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد
او کلاس بالایی دارد او فامیل های پولدار دارد.
او آخرین بار که گوشت قرمز خرید چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت . اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد به همین دلیل است که دیگر در کتاب های دبستان آن داستان های قشنگ وجود ندارد.

نتیجه جفت‌گیری شیر و ببر: حیوانی که تا بحال وجود نداشته است!؟

دانشمندان با پیوند دادن شیر نر با ببر ماده حیوان جدیدی تولید کرده‌اند و آن را لایگر نامگذاری کرده‌اند که از همه نظر نسبت به شیر و ببر برتری دارد! چنین موجودی تا به حال در طبیعت وجود نداشته است، چراکه شیر و ببر نه تنها ذاتا با هم میانه‌ی خوبی ندارند بلکه دشمنی هم دارند.

این هیولا (لایگر) که حدود 900 تا 1000 پوند وزن دارد (454 کیلوگرم) قد بلندتر، قدرت بدنی بیشتر، توان پرش بالاتر و... را نسبت به پدر و مادر خود دارد! جالب اینکه با وجود تنفر شیر از شنا کردن در آب، لایگر به شنا کردن علاقه دارد. این حیوان بزرگترین گربه سان موجود بر روی زمین است.

رشد این حیوان هم از شیر و هم از ببر بیشتر است. دلیل این نمود نداشتن ژن محدودکنندهٔ رشد است که در شیر در حیوان ماده و در ببر در حیوان نر قرار دارد. شیبر در طی عمر خود پیاپی رشد می‌کند و به نقطه‌ای می‌رسد که بدنش دیگر توان تحمل اندازه‌اش را ندارد.
در حال حاضر چندین نمونه از این حیوان تولید شده که در سیرک‌ها و برخی باغ‌وحش‌ها به نمایش گذاشته شده‌اند.(منبع:ویکی پدیا)

عکسها در ادامه مطلب.

ادامه مطلب ...

سلام

سلام 

 

امیدوارم امتحاناتا خوب داده باشید 

 

همین..................................