گفتنیها کم نیست ، من و تو کم بودیم
خشک و پژمرده ، تا روی زمین خم بودیم
گفتنیها کم نیست ، من و تو کم گفتیم
مثل هذیان دم مرگ ، از آغاز چنین ،درهم و برهم گفتیم
دیدنیها کم نیست ، من وتو کم دیدیم
بی سبب از پاییز ، جای میلاد اقاقیها را ،پرسیدیم
چیدنیها کم نیست ، من و تو کم چیدیم
وقت گل دادن عشق ، روی دار قالی
بیسبب حتی ، پرتاب گل سرخی را ، ترسیدیم
خواندنیها کم نیست ،من و تو کم خواندیم
من و تو ساده ترین ،شکل سرودن را
در معبر باد ،بادهانی بسته واماندیم
من و تو کم بودیم
من و تو ، اما در میدانها
اینک اندازةمان میخوانیم
ما به اندازةما میگوییم ،ما به اندازةما میروییم
من و تو کم نه که باید شب ب’رحم وگل مریم وبیداری شبنم باشیم
من و تو خم نه و درهم نه وکم نه ،که میباید ،با هم باشیم
من و تو حق داریم در شب این جنبش
نبض آدم باشیم
من و تو حق داریم که به اندازة ما هم شده
با هم باشیم
گفتنیها کم نیست
کاش این قسمت وبلاگ صوتی بود!...وبا صدا و لحن خود فرهاد می شنیدیم
اگه پیدا کردم چشم حتما واسه دانلود می ذارم .....
مرسی آهنگشو دارم
منظورم این بود که کاش همون لحظه که می خوندم می شد دکمه ی playزد و با صدای فرهاد شنید!!!!!!
چه چیزایی من می خوام!!
اهان پخش زنده می خواستی پس ....