وبلاگ دانشجویان عمران دانشگاه گلستان

وبلاگ دانشجویان عمران دانشگاه گلستان

مهندسی عمران از جمله رشته‌هایی است که بیانگر کاربرد علم در ایجاد سازندگی و عمران است. یعنی هرچیزی که به آبادی کشور باز می‌گردد
وبلاگ دانشجویان عمران دانشگاه گلستان

وبلاگ دانشجویان عمران دانشگاه گلستان

مهندسی عمران از جمله رشته‌هایی است که بیانگر کاربرد علم در ایجاد سازندگی و عمران است. یعنی هرچیزی که به آبادی کشور باز می‌گردد

تقدیم به همه دوستای گلم

سلام به همه دوستای  عصبی،خسته،حذف شده و بعضی هم بیخیال 

برای تعویض روحیتون عبارت ru/mov0001.swf را در قسمت جست وجوی گوگل بنویسید و دکمه I am feeling lucky رو بزنید.البته باید از فیلترشکن استفاده شود. 

 

خستگی...

هیچ انتظاری از کسی ندارم !

واین نشان دهنده ی قدرت من نیست . . .

مسئله خستگی از اعتماد های شکسته ست. . .

درخواست

بچه ها چرا اینطوری شده  نحوه انتخاب استادا دیگه نه مقاومت نه دینامیک با طبرسا نداریم 

   

واقعا این علی آباد هر روز داره پس رفت می کنه من که خیلی ناراحتم  

 

راستی یه کی بگه درسایی که باید برداریم این ترم کدوماست 

 

اخه من چارتم رو گم کردم مرسی  

 

در ضمن حتما سر بزنید به سایت دانشگاه درس های ارائه شده رو زده  

 

اندیشه 2 که واقعا سخته 2 تا ماله عمران یکی اون قورتخوار یکیش  

 

معلوم نیست کاش سیدی باشه .......... 

 

پیام مدیریت وبلاگ

با عرض سلام و تبریک به مناسبت عید سعید فطر  

امیدوارم از تمامی لحظات این ماه پر برکت استفاده کرده باشید  

بعد از دو هفته بی خبری از وبلاگ امروز بهش سر زدم که ........... 

متاسفانه خبر دار شدم ............... 

که باید حتما جواب داده بشه  

.

 تنها مدیر وبلاگ من هستم فقط و فقط .......

اگر قبول ندارید به طور فنی توجیه می کنم تنها یک نفر مدیر سایت  

پس کسی نه می تونه نظراتت رو تایید کنه یا از نویسندگی حذف 

فقط مدیر میتونه که جای تعجب داره چرا هنوزاسم همه  تو نویسنده ها 

هست پس کسی حذف نشده 

در مورد نظرات من به همه دسترسی دارم اما اگر خودم جای کسی  

تایید کنم و جواب بدم با IP سیستم خودم ثبت میشه که طی بررسی 

انجام دادم من IP خودم رو در نظراتت هیچ کس پیدا نکردم همه می تونن

بررسی کنن تا قانع بشن   من نامرد و خیانت کار نیستم

در مورد مزاحم های علی آبادی که گریبان گیر 2تا از خانم های کلاس شده  

واقعا کار زشت کثیف و ...... بوده و هر کی این کار رو کرده ادم  .... بوده 

البته در مورد این قضیه یه اتفاق عجیبی افتاد و به طور شگفت اوری

 یکی از این خانوم ها من رو محکوم کرده که شمارشو دادم 

واقعا جای تاسف داره از یه هم کلاسی چنین تهمت بزرگی بشنوی 

.

.

آرزوی سلامتی شاد کامی و روز های خوبی دارم برای تمامی همکلاسی های گلم

به زودی می بینمتون دلم برای تک تک تون تنگ شده 

 

ببخشید اقا!!!!!!

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت:
ببخشید آقا! من می‌تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد:

مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری... بیخود میکنی تو و هفت جد آبادت، خجالت نمی‌کشی؟

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش‌های مرد عصبی شود و عکس‌العملی نشان دهد، همانطور مؤدبانه و متین ادامه داد:
خیلی عذر می‌خوام فکر نمی‌کردم این همه عصبی و غیرتی بشین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه می‌کنن و لذت می‌برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم.

مرد خشکش زد ...
همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد...!

پیرمرد باهوش

یک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش می رفت تا این که مدرسه ها باز شد. 

 در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی کلاسها سه تا پسربچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند، هر چیزی که در خیابان افتاده بود را شوت می کردند و سروصداى عجیبی راه انداختند. این کار هر روز تکرار می شد و آسایش پیرمرد کاملاً مختل شده بود. این بود که تصمیم گرفت کاری بکند. 

 روز بعد که مدرسه تعطیل شد، دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا کرد و به آنها گفت: «بچه ها شما خیلی بامزه هستید و من از این که می بینم شما این قدر نشاط جوانی دارید خیلی خوشحالم. من هم که به سن شما بودم همین کار را می کردم. حالا می خواهم لطفی در حق من بکنید. من روزی ١٠٠٠ تومن به هر کدام از شما می دهم که بیائید اینجا و همین کارها را بکنید.» 

 بچه ها خوشحال شدند و به کارشان ادامه دادند. تا آن که چند روز بعد، پیرمرد دوباره به سراغشان آمد و گفت: ببینید بچه ها، متأسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگی من اشتباه شده و من نمی تونم روزی ١٠٠ تومن بیشتر بهتون بدم. از نظر شما اشکالی نداره؟ 

 بچه ها گفتند: «١٠٠ تومن؟ اگه فکر می کنی ما به خاطر روزی فقط ١٠٠ تومن حاضریم این همه بطری نوشابه و چیزهای دیگه رو شوت کنیم، کورخوندی! ما نیستیم.» 

و از آن پس پیرمرد با آرامش در خانه جدیدش به زندگی ادامه داد.

مردان

 

       مردان در مسیر عشق به وسعت نامتناهى نامردند 

                               گدایى عشق مى کنند 

                                        تا زمانى که 

          به تسخیر قلب زن مطمﺌن نیستند اما همین که مطمﺌن شدند  

                     نامردى را در کمال مردانگى به جا مى آورند.  

                                   ( دکتر علی شریعتی ) 

 

توجه

طی اطلاعیه دانشگاه 

 

تمامی دانشجویان باید از تاریخ 26 لغایت28شهریورپرینت انتخاب واحد خودشون را شخصاُجهت تاُیید به مدیر گروه تحویل بدن درصورت عدم تحویل 2 الی 3واحد ازواحدهای انتخابی توسط مدیرگروه حذف میشه 

خوشحال میشیم کسی درباره ی نحوه ی اجرای این موضوع خبری بده

خبر جدید چیه ه ه ه ه ه

با عرض سلام خدمت همه ی همکلاسی های عزیز 

 

خدمتتون عرض کنم طبق گفته های قبل هیچکس ازاون دانشگاه نمیره 

 

اره جوابای مهمانی اومده ذوق زده نشید همه هستیم بازم موندگاریتونا به بهشت ایران زمین  

 

تبریک میگم 

 

باآرزوی موفقیت برای تک تک مهندسان

اعتماد........

سلام   

امیدوارم تعطیلات خوبی داشته باشید.... 

خیلی وقته میخواستم باهاتون صحبت کنم.  

یه مشکلی جدیدا پیش اومده یکی از مهندسین کلاس زیادی داره شیطونی میکنه. 

من وبقیه خواهش میکنیم از اعتمادی که بهتون کردیم سو استفاده نکنید وخواهشا شماره همدیگر رو پخش نکنید خیلی زشته!!!!!! 

البته به من گفتند که کدوم یکی از همکلاسی های گلم هست.امیدوارم هرچه زودتر خودش این موضوع رو خاتمه بده!!!!!!!! 

راه دیگه برای تفریح هم هست........ 

 

" هرگز این چهار چیز را در زندگیت نشکن: اعتماد، قول، رابطه و قلب؛ زیرا اینها وقتی می شکنند صدا ندارند، اما درد بسیاری دارند.
چارلز دیکنز "

از بیلگیتس پرسیدند از تو ثروتمند تر هم هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در جواب گفت بله فقط یک نفر. پرسیدن ک…ی؟

در جواب گفت سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و تازه اندیشه ی طراحی مایکروسافت و تو ذهنم پی ریزی می کردم،در فرودگاهی درنیویورک قبل از پرواز چشمم به این نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد،دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خورد ندارم و اومدم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه من و دید گفت این روزنامه مال خودت بخشیدمش به خودت بردار برای خودت.

گفتم آخه من پول خورد ندارم گفت برای خودت بخشیدمش برای خودت.

سه ماه بعد بر حسب تصادف توی همون فرودگاه و همون سالن پرواز چشمم به یه مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همون بچه بهم گفت این مجله رو بردار برا خودت ،گفتم پسرجون چند وقت پیش یه روزنامه بهم بخشیدی.هرکسی میاداینجا دچار این مسئله میشه بهش میبخشی؟!
پسره گفت آره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم

به قدری این جمله و نگاه پسر تو ذهن من مونده که خدایا این برمبنای چه احساسی اینا رو میگه.

زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد و پیدا کنم و جبران گذشته رو بکنم
گروهی تشکیل دادم بعد از ۱۹ سال گفتم که برید و اونی که در فلان فرودگاه روزنامه میفروخت و پیدا کنید.یک ماه و نیم مطالعه کردند و متوجه شدند یک فرد سیاه پوسته. خلاصه دعوتش کردن اداره.

ازش پرسیدم من و میشناسی. گفت بله، جناب عالی آقای بیلگیتس معروفید که دنیا میشناسدتون.

سالها پیش زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه میفروختی من یه همچین صحنه ای از تو دیدم

گفت که طبیعیه. این حس و حال خودم بود
گفتم میدونی چه کارت دارم، میخوام اون محبتی که به من کردی و جبران کنم
گفت که چطوری؟
گفتم هر چیزی که بخوای بهت میدم
(خود بیلگیتس میگه خود این جوونه مرتب میخندید وقتی با من صحبت میکرد)
پسره سیاه پوست گفت هر چی بخوام بهم میدی؟
گفتم هرچی که بخوای
گفت هر چی بخوام؟
گفتم آره هر چی که بخوای بهت میدم
من به ۵۰ کشور افریقایی وام دادم به اندازه تمام اونا به تو میبخشم
گفت آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی
پرسیدم واسه چی نمیتونم جبران کنم؟
پسره سیاه پوست گفت که :فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو
بخشیدم ولی تو تو اوج داشتنت میخوای به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه

بیل گیتس میگه همواره احساس میکنم ثروتمند تر از من کسی نیست جز این جوان ۳۲
ساله مسلمان سیاه پوست

چگونه مخ استاد را بزنید و در قلبش عمیقا نفوذ کنید!!!

راهکارهایی که بنده و چندی از دوستان از ترمهای بالا،پایین،چپ و راست به صورت تجربه در مخچه داشتیم.گفتم شما هم یه فیضی ببرید.

قبل از توجه شما به این توصیه ها – دقت به چند نکته ضروری است !! یکی این که این توصیه ها در دراز مدت و در طول یک دوره درمان !!! حداقل سه ماهه جواب می دهد . ثانیا اجرای آنها باید کاملا حرفه ای باشد و هرگونه ناشی بازی باعث خراب شدن آثار آن می گردد .

           <خلاقیت> include #

 < اطلاعات خاص> include #

int main (){                     

                سعی کنید...

ادامه مطلب ...